☆اگه اهل گپی بیا تو(گپ بین اعضا)☆
بدوووو عضوووووو بشووووو!

««بیا اینجا برای سلامتی امام زمان صلوات بفرست»»

(توبخش نظرات)

اللهم صل علی محمد و ال محمد

آقا بیا ز کوچه ما هم عبور کن

آقا بیا به خاطر مادر ظهور کن

ای تکسوار جاده چشمان خیس من

این دیده را پر عطر حظور کن

 

 




تاریخ: جمعه 25 آذر 1390برچسب:صلوات,امام,زمان,
ارسال توسط BaharJoon
صدای زنگ تلفن - دخترک گوشی رو بر میداره - سلام . کیه؟


- سلام دختر خوشگلم منم بابایی! مامانی خونه است؟ گوشی رو بده بهش!

- نمیشه!

- چرا؟

- چون با عمو حسن رفتن تو اطاق خواب طبقه بالا در رو هم رو خودشون بستن!

...
*برو ادامه ی مطلب خیلیییییییییی قشنگهههههههههه
*




ادامه مطلب...
تاریخ: پنج شنبه 24 آذر 1390برچسب:مطلب,طنز,جالب,باحال,طنزجالب وباحال,
ارسال توسط BaharJoon

احساست رو نسبت به نفر قبلی با شکلک نشون بده

(تو بخش نظرات و با اوردن اسم نفر قبلت که نظر داده احساست رو با شکلک نشون بده)

من نفر قبلی ندارمممممممم

چیکار تونم؟؟؟

خوب شما نظر بدید بعدش من ادامه میدم





تاریخ: پنج شنبه 17 آذر 1390برچسب:گپ,بحث,جالب,
ارسال توسط BaharJoon

کولر: زمانی که یک لر به مکانی رفته باشد و بین ما نباشد
وردربرمن : به گویش محلی، برای من هم بردار
تفکیک جنسیتی : تف انداختن و لگد زدن به جنس مخالف
Frozen : (فروزان(با لهجه خارجی
موت زارت : سكته! يهويي تلف شدن
Nothing : ناچیز
گوزپیچ : آنکه باد معده اش بوی هلو میدهد،آنکه با گوزش هوا را معطر میکند
کامران :راننده کامیون
بیسکوییت : کسی که 20 بار تصمیم گرفته ترک کنه
Username : اسمتو زر بزن
حلال زاده : هر کسی که پدرش،قد خمیده ای داشته باشد!!
Ask me : از من عکس بگیر
مهران : شخصی که در هوای مه آلود رانندگی می کند
PPTP : فردی با تیپ انی
جانمازی : بگو آذی جان صدات میاد
پنهانی :قلمی که جای جوهر با عسل مینویسد
درون گرا : کچلهای داخل خانه
برون گرا :کچلهای خارج از خانه، کچلهای خارجی
روبوسی : پارچه ای که روی بوس می کشند
پهناور : کسی که مدفوع گاو می آورد
Superman : مرد بقال
مارچوبه : عصای حضرت موسی
کنتس : به اصفهانی یعنی این سیگار کنته
زندایی : علی دایی پس از عمل تغییر جنسیت
لالایی : هشدار پلیس بزرگراه به رانندگان در کشورهای عرب زبان
در میان گذاشتن : لای چیزی کردن
شاطر : کسی که در خرابکاری استاد است
بیگلی بیگلی : پدربزرگ بروسلی، بزرگ خاندان لی‌
پسمانده : پ نه پ رفته!
کامبیز دیرباز : باز هم زنبورا دیر اومدن
Diamond Ring : داییمون زنگ زد
مناجات : انواع مونا
کره حیوانی : بیچاره ناشنواست

ثانیه ها : هوا آفتابیه ها!
انبر : داروی برطرف کننده اسهال
جوش شیرین(2) : فرهاد بیچاره که برای شیرین هی جوش می زند
سندباد :گوزی که به همراه شن و ماسه بیرون میآید
خشنود : کسی که لُختش قشنگ باشد
مالاریا : کلمه ای که اهالی لار اول هر جمله میگویند
کلکته : بین گربه ها کل افتاده
املای فارسی: فارM سی
خاموش : موش نپخته
شیاف : او(آن زن) خاموش است
مزدور : نوعي موز كه در مناطق دور مي رويد
ديپلماتيك : فرد ديپلمه اي كه ماتيك زده
گٔل بسر عروس : عروسی‌ که خوب ضربهٔ سر میزند*
How Could You? : شما چگونه کود می‌دهید ؟
خانوم گُل :بازیکن دارنده بیشترین تعداد گٔلِ زده در لیگ فوتبال زنان
Software : حرفهای چرند اما لطیف و دلنشین
واویلا : ویلایی که درش به روی همه باز است
Pre-wash with mouthwash : پریوش با مهوش
سنجد(2) : کسی که هم سن جدش باشد
رو به راه : مسیر عبور و مرور روباه
‎نمک آبرود : نام جدید دریاچه ارومیه
اصول کافی : راه و روش قهوه درست کردن
چاقو ضامن دار : در شیراز، به شخص فربه‌ای که یکی‌ از اهالی محل ضمانتش را کند گویند
ضامن آهو : قسمتی از بدن آهو که اگر آنرا بکشیم آهو با سرعت بالایی می دود
شیرموز :گونه‌ای شیر که حیوانات جنگل روی پوستش سر میخورند
هارون : اصطلاحی که شیرازیها هنگام یافتن رانِ مرغ در غذا بکار میبرند
جنسیتی : شهر ارواح
سوریه : آبشش
دايميتيكون(قرص) : دايي مهدي وضعش خرابه
گوگولی : فرزند بروس و گوگوش
علامه مجلسی : علامه ی درشت و رسیده
شربت انبه : شربت عن بهتر است
Flashback : آنکه برق باسنش آدم را کور می کند
مكار : كسي كه تخصص اپل دارد

نظریادت نره




تاریخ: پنج شنبه 10 آذر 1390برچسب:,
ارسال توسط BaharJoon

 

جانـت بـه کــویــر  تفتــه دریـا بخشید  / هفتاد و دو گل ، به  متن صحرا بخشید

بـــا جلـــوه ی کــربـلای عـاشـورایی / خـون تــو بـه رنگ سرخ معنا بخشید

ماه محرم ماه عزا و ماتم اهل بیت(ع)تسلیت باد.

 




تاریخ: چهار شنبه 9 آذر 1390برچسب:تسلیت,ماه,محرم,
ارسال توسط BaharJoon

سلام دوستان خوب عزیز گرامی
اینجا تاریخ تولدتونو بنویسین تا براتون تولد بگیریم

خب از خودم
«««
19مهر ...»»

شما چی؟




تاریخ: چهار شنبه 9 آذر 1390برچسب:بحث,تولد,باحال,
ارسال توسط BaharJoon

سرشماري در شهراهاي مختلف (طنز)

قزوين:
- سلام
- به به سلاااام پسر گلم؛ بفرما تو
- خيلي ممنون - شما چند تا بچه دارین
- حالا چرا دم در، بفرما تو کسي خونه نيست
- نه مزاحم نميشم، فقط بگين چند تا بچه دارين
- چرا نميائ تو خودت بشماري، تعارف مکوني ها
- نه متشکرم در حين انجام وظيفه هستم
.
.
.
 
برو ادامه ی مطلب


ادامه مطلب...
تاریخ: چهار شنبه 9 آذر 1390برچسب:,
ارسال توسط BaharJoon

عاقبت چت

شدم باچت اسیر و مبتلایش

شب ها پیغام می دادم من برایش

به من میگفت که 18ساله هستم

تو اسمت را بگو من هاله هستم

بگفتم اسم من هست میلاد

زدست عاشقی صد داد وبیداد

بگفت هاله زموهای کمندش

کمان ابرو و قد بلندش

بگفت چشمان من خیلی فریباست

ز صورت هم نگو البته زیباست

ندیده عاشق زارش شدم من

اسیر گشته و بیمارش شدم من

از بس  هر شب به او فکر می نمودم

به او من کم کم عادت کرده بودم

در او دیدم تمام آرزو هام

که باشد همسرو امید فردام

به او گفتم که قصدم دیدن توست

زمان دیدن و بویدن توست

او از حرفهایم هی تفره می رفت

هراسان بود او از دیدنم سخت

خلاصه راضی اش کردم به اجبار

گرفتم روز بعدش وقت دیدار

رسید از راه ,آن وقت موعود

زدم از خانه بیرون اندکی زود

چو دیدم چهره اش قلبم فرو ریخت

چو گوی اژدها بر من براویخت

به جای هاله ناز و فریبا

بدیدم زشت روی من در آنجا

ندیدم من اثر از قد و رعنا

کمان ابرو چشمان فریبا

محسن تر بود او از مادر من

بشد صد خاک عالم بر سر من

ز ترس  وحشت از هوش رفتم

از آن ماتم و مدهوش رفتم

به خود چون آمدم دیدم که او نیست

دیگر آن هاله بی چشم رو نیست

بگفتم سر گذشتم را به جاوید

به شعر در آورده هر آنچه بشنید

که گویم به شما بگیرید درس عبرت

سرانجام ندارد این قصه چت

حالا بازم چت میکنی؟

 




تاریخ: چهار شنبه 9 آذر 1390برچسب:عاقبت,چت,شعر,طنز,
ارسال توسط BaharJoon

نام : کمال

کلاس :دوم دبستان

موزو انشا : عزدواج!

هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید

بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می گیرم.

تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است.

حتمن ناسرادین شاه خیلی کارهای خوب می کرده که مامانش

به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود.

بقیه در ادامه ی مطلب



ادامه مطلب...
تاریخ: چهار شنبه 9 آذر 1390برچسب:مطلب,طنز,جالب,
ارسال توسط BaharJoon

جیب هایم خالی ست
کفشهایم کهنه،چشمم کور
من عجب دنده ی نرمی دارم
من پول هایم را وقتی می گیرم،
که فاتحه اش را خوانده باشد زن من
سر برج جیب های من جای شپش ها است
هر کجا هستم باشم،خانه ای می خواهم
اجاره،رهن،کرایه،همه اش مال من است
چه اهمیت دارد که اجاره بالاست
صاحبان خانه چه خبر از ته جیبم دارند
پول را باید جست،وام باید گرفت،
خانه ای نقلی ساخت
زیر قرض باید رفت
با همه اهل و عیال،نان خشک باید خورد
مگر این اشکنه ها چه کم از دیزی سنگی دارد!
بهتر آن است که قانع باشیم
ونگوییم که پول و پله لازم داریم!
حرف،دیگر،کافیست
خانه در یک قدمی ست
و طلبکار آنجاست!
کفش را باید کند
پول را باید جست.

چطورررررررر بودددددددددد؟




تاریخ: سه شنبه 8 آذر 1390برچسب:شعر,طنز,شعرطنز,
ارسال توسط BaharJoon
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 25
بازدید دیروز : 11
بازدید هفته : 110
بازدید ماه : 108
بازدید کل : 79542
تعداد مطالب : 38
تعداد نظرات : 77
تعداد آنلاین : 1

; ;

Untitled Document